داستان_نشانه_هـ_ـهـ_ـه_ه

ساخت وبلاگ

يه روز توي فرودگاه شهر الفبا ي هواپيما رو زمين نشست. 
همه ي نشانه ها جمع شدن تا ببينن مسافرشون كيه!
چهار تا مسافر پياده شدن.  همه از ديدنشون خيلي خوشحال شدن. اما دوتا از نشانه ها ازشون خوششون نيومد. 
اگه گفتين كيا بودن؟؟؟
بله ــه آخر چسبان و ه اخر تنها از اونا خوششون نيومد چون تو اون چهار تا مسافر دوتاشون شكل اونا بودن. 
اونا اومدن و با چهار تا #اِ روبوسي كردن. و گفتن ✨درسته كه ما دوتا شبيه شماييم اما ما فقط ميتونيم با نشانه هاي بالاي جدول بياييم. يعني بعد از آ. او. اي .....  و صدامون هِ هستش و با شما اشتباه نميشيم. 
اِ ها خوشحال شدن و دستشونوًگرفتن و بردنشون تا خونه ي اونا رو تو شهر نشون بدن.

معرفی کتاب قصه های من و بابا...
ما را در سایت معرفی کتاب قصه های من و بابا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ganjinemchildlib بازدید : 143 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 18:01